تشنه کامم چون کویر دل به دریا یسته ام
پای دل را در کمنه آروز ها بسته ام
در شبستان خیال خود به صد شور و امید
دیده بر روی تو ای دل ارا بسته ام
ای عروس آسمانی لحظه ای برما بمان
اخر ای مهتاب زیبا من به تو وابسته ام
مانده ام د رحسرت دیدارت ای عزیز دلم
چشم بر صبح خیال انگیز فردا بسته ام
نیست امیدی رهایی لحظه ای از اینا قفس
در حصار تنگ دلی که خود را بسته ام
دم به دم پیک بل کوس رهایی م زند
با چنین راهی که دارم دل به دنیا بسته ام
نظرات شما عزیزان:
|